قربانی کردن(داستان برداشت اخلاقی)
دوشنبه, ۶ آذر ۱۳۹۶، ۰۸:۰۷ ب.ظ
یه روز
گاو پاش میشکنه دیگه نمی تونه بلند شه ، کشاورز دامپزشک میاره .دامپزشک
میگه : ” اگه تا 3 روز گاو نتونه رو پاش وایسته گاو رو بکشید “گوسفند اینو
میشنوه و میره پیش گاو میگه: “بلند شو بلند شو” گاو هیچ حرکتی نمیکنه
روز دوم باز دوباره گوسفند بدو بدو میره پیش گاو
میگه: ” بلند شو بلند شو رو پات بایست” باز گاو هر کاری میکنه نمیتونه
وایسته رو پاش روز
سوم دوباره گوسفند میره میگه: “سعی کن پاشی وگرنه امروز تموم بشه و نتونی
رو پات وایسی دامپزشک گفته باید کشته شی ” گاو با هزار زور پا میشه..صبح
روزبعد کشاورز میره در طویله و میبینه گاو رو پاش وایساده از خوشحالی بر
میگرده میگه: ” گاو رو پاش وایساده ! جشن میگیریم …گوسفند رو قربونی کنید… “
نتیجه اخلاقی : خودتونو نخود هر آشی نکنید !
نتیجه اخلاقی : خودتونو نخود هر آشی نکنید !
- ۹۶/۰۹/۰۶