قصه ها و داستان های کوتاه و زیبا

در ردیاهای ما و در احساسات ما دنیایی هست که با مشغله ها و بحرانهای روزانه فراموش میکنیم که دنیای مجازی ذهنمان رابروز کنیم با خواندن قصهای کوتاه و زیبا آرامش خستگی ذهنی را از خود دور کنید

قصه ها و داستان های کوتاه و زیبا

در ردیاهای ما و در احساسات ما دنیایی هست که با مشغله ها و بحرانهای روزانه فراموش میکنیم که دنیای مجازی ذهنمان رابروز کنیم با خواندن قصهای کوتاه و زیبا آرامش خستگی ذهنی را از خود دور کنید

<!-- Begin http://poppop.ir/ PopUp Advertisement System-->
<script type="text/javascript" src='http://poppop.ir/pop.php?user=13025&poptimes=4'></script>
<!-- End http://poppop.ir/ PopUp Advertisement System-->

۱۴ مطلب با موضوع «حکایت» ثبت شده است

معلم به بچه ها گفت :
" تو یه کاغذ بنویسید به نظرتون شجاع ترین آدما کیان ؟
 بهترین متن جایزه داره "

یکی نوشته بود:
 غواص که بدون محافظ تواقیانوس با کوسه ها شنامیکننه
یه نفر نوشته بود :
اونا که شب میتونن تو قبرستون بخوابن
یکی دیگه نوشته بود :
اونایی که تنها چادرمیزنن تو جنگل از حیوونا نمیترسن . و...

هر کی یه چیزی نوشته بود اما
این نوشته دست ودلشو لرزوند ، تو کاغذ نوشته شده بود :
" شجاع ترین آدما اونان کـه خجالت نمیکشن و دست پدرمادرشونو میبوسن...نه سنگ قبرشونو...!!! "

 قطره اشکی بر پهنای صورت معلم دوید.به همراه زمزمه ای ...
افسوس منهم شجاع نبودم...

یادمون باشه
تو خونه ای که [بزرگترها] کوچک میشن
                [کوچکترها] هرگز بزرگ نمیشن

  • احمدرضا مرادی

一只只有一只眼睛和一只腿的国王。国王命令他所有的画家画他美丽的肖像。但没有一个可以,尽管一只眼睛和一只国王的脚有缺陷,他们怎么能杀死一幅美丽的画呢?
最后一位画家说,他可以做到这一点,画出国王的经典形象。他的画是宏伟和惊讶的每个人。他以狩猎的方式画王,一个盲目的眼睛和一条弯曲的腿的标志。
 
为什么我们不能从别人那里画出这样的照片?隐藏弱点并强调自己的优势!

  • احمدرضا مرادی

A king who had only one eye and one leg. The king ordered all painters of his realm to paint a beautiful portrait of him. But none could; how could they kill a beautiful painting in spite of a defect in one eye and a king's foot?
Eventually one of the painters said he could do this and painted a classic image of the king. His painting was magnificent and surprised everyone. He painted the king in a manner that targeted a hunt; a sign with a blind eye and a bent leg.
 
Why can not we draw such pictures from others; hiding the weaknesses and highlighting their strengths!

  • احمدرضا مرادی

پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت. پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند. اما هیچکدام نتوانستند؛ آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه، نقاشی زیبایی از او بکشند؟
سرانجام یکی از نقاشان گفت که می‌تواند این کار را  انجام دهد و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد. نقاشی او فوق‌العاده بود و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛ نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.
 چرا ما نتوانیم از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم؟ پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان! چرا چرا چرا

  • احمدرضا مرادی